"از پرواز نور چشمی مامان پیش خدا"                                                                                  "از پرواز نور چشمی مامان پیش خدا" ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

دلنوشته های مامان بـــــــــــــهار

بدون عنوان

1392/6/19 0:19
621 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلامی گرم به همه دوستان عزیزم

اول از همه از همه دوستان خوبم عذر میخوام میدونم تاخیر طولانی مدتی داشتم و از همتون تشکر میکنم که من حقیر رو فراموش نکردید و بهم سر زدید تو این مدت همش بفکرتون بودم اما امکان دسرسی به نت نداشتم دلم برا همتون یه ذره شده قول میدم دیگه اینقد تاخیر نکنم و همه نظرات رو تایید و جواب بدم ما داریم خونمون رو جابجا میکنیم بوقتش میام و از خجالت همه در میام

فدااااااااتون بشممممممممممممم

پسندها (1)

نظرات (16)

مامی پرنیا
25 شهریور 92 10:53
سلام بهار عزیز خیلی خوشحالم که برگشتی انشالله به سلامتی منتظر خبرهات هستم
تنهای تنها به انتظارش
2 مهر 92 12:33
سلاممممم خیلی خوشحال شدم برگشتی عزیز خدا کنه زود بیای من منتطرتم
مامانی درسا
17 مهر 92 2:41
خوشحالم برگشتی ...... امیدوارم توی این مدت اتفاق های زیبا برات افتاده باشه .... منتظر پستای زیبات هستیم ....
مامانی درسا
30 آذر 92 1:43
بازم که نیستی بهار جون ...... هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران! راستی به این آدرس برین و توی قرعه کشی شب یلدا شرکت کنین http://mylamis.com/yalda//?ref=f65f3d54d83d295974e29e82096b8ef4
zahra
2 بهمن 92 1:15
چی بگم الان ؟؟بگم خوشحالم ک هستی یا بگم اعصابم خورده ؟؟ ب هر حال سلام .بهار اجی یه کمی فکر کن !!به خدا به جان تو اجیی بهارم ک تو نت بهترینم بودی تا مرداد ماه شایدم شهدیور میومدم وببت ولی دیگگه حوصلم سر رفت ... فک کردم دور از جونت یه چیزیت شده .از هر کسی ک لینکش کرده بودی و احتمال میدادم ک شمارتو داشته باشه پرسیدم ولی کسی نداشت .نمیشناسی نه؟؟دوسال پیش ک میومدی یه دختر بچه میومد وبت ...اسمش زهرابود ..11سالش بود ...اون منم الان 13سالمه با یادت دوسال بزرگ ترشدم ... چندین بار برات گریه کردم اما ...اما لابد فراموشم کردی ک حتی یه نیم نگاهی ننداختی ب وبم. اجی بخدا مردم از دوریت ...چرا منو تنها گذاشتیی اخه بی وفا؟؟ چراااااااا؟؟ یه دفه دوستم پرسید بهترین ارزوت الان چیه ؟؟گفتم یکی رو ک خیلی دوسش دارم هر جا ک هست سالم باشه .اون قدی ارزش داشته باشم ک دعا هام براش بره ...اما اجی تو چرا رفتی؟؟ دلتنگت شدم اجی ...خیلی ازت دلخورم با این ک خوشحالم ک هستی . اجی دوست دارم .بهارم دیگه نرووو
زهرا
15 بهمن 92 23:23
سلام بهارم ...سلام عزیزدلممم....نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت... شوکه شدم اجی.... خیییلیییی خوشحالم ک هستی... فقط یه قول بده؟؟ دیگ هیییچچچچ وقققتتتییییی تنهام نذاری فداتشم... ینی همه شمارتو داشتن؟؟پس فقط من بد بخت بداشتمش؟؟؟ دوستیمونو از اول میسازیم... خیلی گلیییی خیییلیییی دوست دااارم.... وااای جدییی؟؟؟؟؟مباااااااااااارررکهههههه... خب حالا اجیمون قراره بعد این همه غیبت چی کنه از دلمون دراد؟؟ دخمل بدددددددددد
EbLSZ2e4xZNp2uHyjbeCQZBgg8_o0vvmJWPwuRn5wzQ.
17 بهمن 92 19:02
سلام عزیزم خوبی؟؟ این حرفو نزن اجیییی وواااا!! خیلی دوست دالللممم
مهرشاد
18 بهمن 92 11:07
سلام دوست مهربونم وب بسیار زیبایی داری خوشحال میشم به وب منم سری بزنی سپاسگذارم
مهرشاد
20 بهمن 92 13:39
zahra
22 بهمن 92 15:20
اون ک ب این اسم طولانی و حالت کد داشت من بودماا اصن نمیدونم چرا اینجوری شدههه نتممم ...قاطی کرده. خوبی؟؟باز ک رفتی اجی؟
نایسل
6 اسفند 92 9:43
سلام تو خوبی عزیزم منم حوصله نت مت ندارم میرم فیس بوک بیشر مراقب خودت باش تو م مامان نشدی؟؟
مامانی درسا
5 فروردین 93 2:39
مثل لحظه ای که باغ, در ترنم ترانه شکوفا میشود, غرق در شکوفه میشود روزگارتان بهار لحظه هایتان پر از شکوفـه باد. سال نو مبارک باز کن پنجره را که بهاران آمد که شکفته گل سرخ به گلستان آمد سال نو مبارک
بهــــــــــــــار
پاسخ
ممنونم از لطفتون سال نو شما هم مبارک
ستایشم عمه
28 فروردین 93 0:08
سلام عمه جونم دوستدارم
فاطمه کریمی
28 فروردین 93 11:55
سلام عمه وبلاگت خیلی زیباست سری به وبلاگم بزن منظرم
بهــــــــــــــار
پاسخ
عمه فدات بشه عسیسمممممم چشم گلم میام حتما
ستایش کریمی
28 فروردین 93 11:57
سلام عمه چقدر وبلاگت
zahra
4 اردیبهشت 93 10:39
سلااام اجی ....خوبی عزیززززم؟ منم ذلتنگت بودم اما درسام سنگین بود ونتم هم قط شده بود... خوبی؟چ خبر؟